به گزارش ایسنا چهارشنبه، 25 خردادماه چهارمین و آخرین روز از جشنوارهی باغ ایرانی با حضور کارشناسان مختلف میراث فرهنگی و معماری و شهرسازی در خانهی هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این جلسه، جواد میرحسینی ـ معاون معماری و شهرسازی اراضی عباسآباد تهران ـ با ارائهی توضیحهایی دربارهی این منطقه، به برنامههای مختلفی که با اهداف گردشگری در اراضی عباسآباد تهیه شدهاند، اشاره کرد.
او با اشاره به جهانی شدن نوروز و برنامهای که برای ثبت مراسم پخت نان وجود دارد، گفت: در اینباره اقدامات مختلفی در منطقهی عباسآباد در حال انجام است.
پس از صحبتهای میرحسینی، سیدمحمد بهشتی مطالبی را درباره باغ ایرانی بیان کرد.
وی در توصیف باغ ایرانی، بیان کرد: وقتی از باغ ایرانی صحبت میکنیم، همیشه به یک جای خوش و خرم فکر میکنیم. باغ ایرانی جایی است که برای ما یک تصویر دلنشین دارد. باغ ایرانی با دل انسان کار دارد، به همین دلیل، نام برخی باغها با دل مربوط است، مانند باغ دلگشا.
او ادامه داد: در جهان سه نوع خانواده از باغها بیشتر وجود ندارد؛ در شرق، خانوادهی باغهای چینی، در غرب، خانوادهی باغهای اروپایی یا شمال مدیترانه که تمام باغهای مناطق اروپا از این خانواده هستند و خانوادهی باغهای ایرانی که البته اینها تقسیمهای زیادی میتوانند داشته باشند.
رییس پیشین سازمان میراث فرهنگی کشور با بیان اینکه امروز وقتی در شهرها میخواهیم باغ بسازیم، برای ما سخت نیست که باغ اروپایی بسازیم، گفت: عجیب است که وقتی از باغ ایرانی حرف به میان میآید، چند مشکل پشت سر هم پیش میآید؛ نخست اینکه احساس میکنیم، میدانیم باغ ایرانی چیست در حالی که در مقام یک طراح، باغ ایرانی را نمیشناسیم، زیرا کار زیادی برای باغ ایرانی نکردهایم که آن را بشناسیم؛ ولی دربارهی باغهای اروپایی یا چینی، سالها بررسی انجام شده است.
بهشتی با طرح این پرسش که ما از چند باغ ایرانی یک نقشه دقیق داریم و آیا فکر میکنید از باغ فین کاشان نقشهی دقیقی وجود داشته باشد؟ اظهار کرد: بهعنوان کسی که هشت سال در سازمان میراث فرهنگی مسؤول بودم، میگویم که نقشهی دقیقی از باغ فین کاشان نداریم، حتا یک فهرست نیز از باغهایی که وجود داشته است، نداریم.
او تأکید کرد: ما باغ ایرانی را نمیشناسیم و این یک گرفتاری برای ماست، زیرا کاری دربارهی آن انجام ندادهایم. البته این نکته نیز مهم است که اصلا پرسشی دربارهی باغ ایرانی نداریم و اینکه «باغ ایرانی چیست» دغدغهی ما نیست.
وی با بیان اینکه وقتی به یک طراح میگوییم، باغ ایرانی ایجاد کند، بهدلیل قدیمی بودن، آن را کسلکننده میداند، گفت: باغ ایرانی امری سپریشده است، زیرا به گذشته مربوط میشود و تاریخ و تبار دارد. در واقع، این عیب باغ ایرانی شمرده میشود که تاریخ، تبار و هویت دارد و به همین دلیل، ما از طراحی باغ ایرانی خسته میشویم.
او بیان کرد: چرا یکی از باغهایی که اکنون طراحی میکنیم، سبب شگفتی در دنیا نمیشود، آن هم در حالی که ما میخواهیم جهانی باشیم، پس چرا نمیشویم؟ اینها گرفتاریهایی هستند که مانع میشوند برای ما این پرسش پیش آید که باغ ایرانی چیست.
بهشتی ادامه داد: گویی ما اصلا تشنه نمیشویم که بخواهیم از گوارایی آب لذت ببریم. امروزه وقتی میخواهیم پارکهای اروپایی را که میسازیم، ایرانی کنیم، نام «بوستان» را بر آنها میگذاریم، بدون اینکه حتا تأمل کنیم که بوستان، گلستان و باغ چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند. گویا اصلا افرادی مریخی هستیم که به این سرزمین آمدهایم و اسم هر چیزی را روی چیزهای دیگر میگذاریم.
او با تأکید بر اینکه ما در حال انصراف از یکی از سه خانوادهی اصیل باغ در جهان هستیم، اضافه کرد: چرا هیچکسی در جهان در راه انصراف از آنچه دارد، قدم برنداشته است؟ ما حدود هفت ـ هشتهزار سال تاریخ داریم، ولی 70 ـ 80 سال است که اینطور شدهایم، البته بالاخره روزی حال این جامعه خوب خواهد شد، در حالی که تصور خوبی از ما نخواهد داشت. نسل ما و جوانترها حداقل کاری که میتوانند بکنند، این است که این پرسش را در ذهن خود ایجاد کنند که باغ ایرانی چیست تا آن را بشناسند.
به گزارش ایسنا، در ادامهی این جلسه، یک پژوهشگر شهری و اجتماعی دربارهی جایگاه باغهای ایرانی در شهرهای امروز مطالبی را بیان کرد.
جواد مهریزاده با بیان اینکه فلسفهی وجودی باغ ایرانی به درک طبیعت و هستی و فکر کردن به جهان هستی نیاز دارد، گفت: ما باغ ایرانی را بهعنوان یک پیشینهی ایرانی داریم، ولی بهخوبی از آن استفاده نمیکنیم. یک وجهی معماری باغ ایرانی، ایرانی بودن آن است و تصور میکنم، باغ ایرانی با تمدنهای پیشین خود ارتباط داشته، از آنها الهام میگرفته و به قلمروهای دیگر نیز داده است.
او با اشاره به اینکه باغهای ایرانی از لحاظ کارکرد اجتماعی انواع مختلفی داشتهاند، توضیح داد: باغهای حکومتی ـ دولتی (باغ ارم، چهارباغ و باغ دلگشا)، باغهای عمومی مانند باغ ـ مزار، باغ ـ مدرسه، کاروانسرا و خانقاه (باغ مصلای نایین و گورستان ظهیرالدوله در تهران) و باغهای خصوصی (باغ نارنجستان در شیراز، باغ مینو، باغ ملک در مشهد، باغ جنت در شیراز و باغ یوسفآباد تهران) از این نوع کارکردها هستند.
وی در ادامه، ویژگیهای هر کدام از باغها را توضیح داد و سپس بیان کرد: در هر کدام از این باغها در دورههای مختلف تاریخی، اتفاقهای متفاوتی رخ داده است که آنها نیز قابل توجه هستند. بهطور مثال، در دوران صفویه، باغسازیهای زیادی انجام شد و در بسیاری از کاخهای آنها، شاهزادههای زیادی زاده و کشته شدهاند. همچنین در دورهی قاجار برخی اتفاقها تاریخی مانند قتل امیرکبیر در باغها رخ داده است.
او در پایان سخنان خود با بیان اینکه در شرایط فعلی، دو هدف برای باغها میتواند وجود داشته باشد، گفت: نخست اینکه باید باغها را خوب شناسایی، حفظ و احیا کنیم و دیگر اینکه عناصر باغ ایرانی را معنادار کنیم و در فضاهای جدید بهکار بریم. در این راستا، به ایجاد باغ ملی، باغ ـ هتل، باغ ـ بازار، باغ ـ رستوران یا پردیسهای دانشگاهی یا بیمارستانی میتوان اشاره کرد.
در بخش دیگری از این جلسه، رؤیا تمدن تصاویر مختلفی را از باغهای شیراز نمایش داد و مطالبی را با تأکید بر اینکه شیراز باغ ـ شهری فراموششده است، بیان کرد.
تمدن بیان کرد: شیراز مکانی است که باغ ایرانی و تمام خصلتهایی را که باغ ایرانی را میساخته، در خود داشته است. الگوی باغ ایرانی در شیراز تکرار شده است، بهطوری که در هند، سمرقند، بینالنهرین و حتا اسپانیا رد پایی از باغهای شیراز را میتوان دید.
او با بیان اینکه در شیراز، 18 باغ را که باقی ماندهاند، میتوان شناسایی کرد، گرچه تعداد آنها در گذشته بیشتر بوده است، اظهار کرد: در طرح توسعهی شهری، چنین موضوعی مغفول مانده است و باغهای شیراز به هیچ شمرده شدهاند. در حالی که آنها را بهعنوان یک شبکهی هویتی در قالب شهر شیراز امروزی میتوان بازسازی کرد.
به گزارش ایسنا، در پایان این نشست، شهریار قدیمی با بیان اینکه مردم در ایران بهدلیل اقلیم خشکی که در منطقه وجود دارد، عمق زیادی از زمین را میکاویدند تا آب پیدا کنند و سپس در آنجا باغ ایجاد میکردند، گفت: در ایران، باغ جای ستایش آب کمی بوده است که مردم پیدا میکردند؛ اما امروزه ما تقلید کورکورانهای از باغهای اروپایی و آسیای جنوب شرقی میکنیم و به فرهنگ غنی باغهای خود توجه نمیکنیم.